چگونه می توان به بیماران اسکیزوفرنیا کمک کرد تا مجدداً به جامعه امروز بازگردند و درجه ی واقعی روابط و هم آمیزی اجتماعی داشته باشند؟
ضرورت وجود حمایت اجتماعی در کار با جامعه هدف منجر شده است مددکاران اجتماعی بیش از پیش به نبود آن در جامعه فعلی هوشیار باشند. طبق پژوهش های صورت گرفته نیز، هر چه میزان حمایت اجتماعی افزایش یابد، سطح سلامتی نیز افزایش پیدا می کند. از این نگاه داشتن سلامتی مشروط به داشتن حمایت اجتماعی است (قدسی،۱۳۸۲،به نقل از محمد اسماعیل ریاحی و همکاران،۱۳۸۹)۱
با نگاه اجمالی به وضعیت بیماران صعب العلاج در جامعه و مسائلی که با آن رو به رو هستند متوجه نقصان عظیمی در این فرآیند حساس و اساسی می شویم. اینکه آیا با وجود مشکلاتی که پیش رو دارند و درد و رنجی که از بیماری می کشند حمایت های لازم در زمان بیماری از آنها می شود یا خیر؟ آیا بعد از گذراندن بیماری آینده ای در انتظارشان است و چگونه می توانند به توانایی هایی که قبل از بیماری داشتند برسند؟ سیستم های حمایتی چگونه و چطور در کنار بیماران و خانواده هایشان هستند و هزاران سؤال دیگر که باید به آنها پاسخ گفته شود.
قاسمی،۱۳۷۹ (به نقل از اسگلبرگ، ۱۹۹۳) معتقد است بیماری روانی به عنوان یکی از مهمترین علل از کارافتادگی بوده که عملکرد اجتماعی شخص مبتلا را در ابعاد خانوادگی، شغلی و تحصیلی تحت الشعاع قرار می دهد. میزان شیوع اختلالات روانی در ایران در مناطق مختلف از ۹% تا ۳۶% متغیر است. طبق مطالعات، ۳% از بیماران روانی و ۶/۱% از جمعیت ۱۵ سال به بالا به نحو شدیدی، از لحاظ روانی بیمار بوده و به درمان جدی روانپزشکی نیاز داشته اند. ۲ مطابق نتایج تحقیقات وزارت بهداشت و درمان،۶ درصد ایرانیان مبتلا به بیماری های روای هستند.بر اساس آمارهای ارایه شده،بیماران روانی مزمن شناخته شده در ایران که نیازمند مراقبتدهای ویژه هستند حداقل بیش از ۵۰۰ هزار نفر هستند.۳
اختلالات روانی از شایع ترین بیماری های عصر حاضر بوده که در میان آنها اسکیزوفرنی از همه شایع تر و جدی ترین اثرات مخرب را داراست و در سراسر جهان درمان این دسته از بیماری ها از دشوارترین درمان ها به شمار می آید. مراقبت از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، زحمات و مشکلات فراوانی را برای تمام مراقبین، از خانواده بیمار گرفته تا مراکز خدمات بهداشتی و اجتماعی ایجاد می کند، این بیماری پرهزینه است که علاوه بر بستری در بیمارستان هزینه های عمده درمانی دیگری نیز دارد. بیماری اسکیزوفرن بطور نامتناسبی هزینه های مستقیم و غیرمستقیمی ایجاد می کند، چرا که در اثر ابتلا به این بیماری افراد در سطح بالایی ناتوان شده، عموماً قادر به کار کردن و کسب درآمد نیستند و در ضمن در سنین پایین بروز می کند و مانع کارآیی آنها می شود. در طی چند سال اخیر خدمات گسترده ای برای درمان این گروه از بیماران در بطن جامعه به کار گرفته شد که لازم و کافی نبوده است. با وجود انگ ناشی از بیماری و هزینه های بالای بیماری، کاهش عملکرد فرد در زمینه های اجتماعی و خانوادگی علاوه بر برنامه های درمان نیاز به برنامه های توانمندسازی بلندمدت دارد (با توجه به این امر که بودن فرد در اجتماع ضرورتاً به معنی بهبود یافتن وی نیست) این برنامه ها به عنوان تلاش هایی برای ارتقای جایگاه اجتماعی بیمار اسکیزوفرن می باشند تا فرد گردش زندگی با معنی تری داشته باشد که در نهایت منجر به حس با ارزش بودن و کاهش بدنامی وی می باشد. در ادبیات مددکاری اجتماعی توانمندسازی، درگیر کردن مددجویان و خانواده آنها در تصمیم گیری برای سلامتی در رفاه تعریف شده است که لازمه آن داشتن قدرت یا توانایی برای گرفتن تصمیم است. توانمندسازی به مددجو در فهم نیازها و روش برطرف سازی آنها کمک می کند. با وجود این تعریف ما در کجای بحث حمایت های اجتماعی ایستاده ایم بیماری که در اولین نیازهای اساسی خود بازمانده است چگونه می تواند به توانایی های وسیع تری دست یابد. اگر خدمات حمایتی اجتماعی بر اصول و پایه های قابل درک عرضه شوند بیماران شدید روانپزشکی در جایگاه بهتری به سر خواهند برد که شایسته مقام انسانی آنهاست. برنامه و خدمات سیستم حمایتی اجتماع مدار شامل گستره ای از مشاوره فردی، سرویس های کاریابی، حمایت خانوادگی و آموزش عمومی است.۵ این خدمات ممکن است در بیمارستان، مراکز توانبخشی روزانه، زندگی مستقل یا هر جا که بیمار را بتوان یافت، ارائه گردند.
مواردی که در برنامه توانمندسازی بیماران روانی در جامعه ما جا مانده اند:
قرار دادن بیمار در هر شغلی به جهت بالا بردن عملکرد وی و کاهش عود بیماری
کمک به بیمار در جهت ایجاد پیوندهای اجتماعی واقعی
تلاش برای کاهش بدنامی اسکیزوفرنیا
نویسنده: مریم سیاه پوش | مددکار اجتماعی
منبع: پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران
منابع:
۱٫ محمد اسماعیل ریاحی، اکبر علی وردی نیا، سیده زینب پورحسین، بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی و سلامت روان، فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی، سال دهم،شماره ۳۹، ۱۳۸۹
۲٫ محمد عزیزی فهلیانی، استاد راهنما دکتر مصطفی اقلیما، استاد مشاور دکتر غنچه راغب و دکتر حمید خانکه، بررسی تأثیر الگوی سیستمی مداخلات مددکاری اجتماعی بر کاهش دفعات بستری بیماران اسکیزوفرن در مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی در سال ۸۷-۱۳۸۸
۳٫ همان منبع
۴٫ عفت بهاری، استاد راهنما دکتر مصطفی اقلیما، استاد مشاور دکتر غنچه راغب،۱۳۹۲بررسی تأثیر الگوی توانمند سازی روانی- اجتماعی بر سلامت روان زنان دارای همسر بیمار روانی مزمن
۵٫ بهبود اسکیزوفرنیا، ریچارد وارنر، ترجمه مهرنوش خشنودی فر و دیگران، نشر دانژه،۱۳۸۸